دگرگونی های پديد آمده در ساختار جمعيتی و نبود اصلاحات ساختاری، صندوق های بازنشستگی جمهوری اسلامی با خطر های جدی روبرو كرده است
ايران نيز همانند بسياری ديگر از كشورهای در حال توسعه، با پيآمد های اجتماعی و اقتصادی ناشی از دگرگونی ساختار جمعيتی، به ويژه افزايش اميد به زندگی و اوج گيری شمار كهنسالان، رو به رو است
آمار سازمان های بين المللی، و نيز اطلاعات موجود از سرشماری سال ۱۳۸۵ نفوس و مسكن ايران، كه به تدريج در رسانه های تهران منتشر می شوند، نشان می دهند كه جمعيت كشور، همچون شمار زيادی از مناطق جهان، مرحله تازه ای از تحول خود را آغاز كرده كه مهم ترين ويژگی آن كاهش نرخ رشد آن همراه با افزايش در صد كهنسالان است
اين پديده مثبت است، اما در همان حال ضرورت فراهم آوردن زير بناهای اقتصادی و اجتماعی لازم را برای رويارويی با پيری روز افزون جمعيت مطرح می كند
افزايش شمار سالمندان و طولانی شدن دوران بازنشستگی، ركود بازار كار و بازنشستگی زودرس در زمره ی عمده ترين عوامل بحران زای نظام بازنشستگی ايران هستند
سهم ايرانيان بالای شصت سال در كل جمعيت كه هم اكنون ۶/۴ در صد است، در ۲۰۳۰سال ميلادی به ۱۲/۶ در صد می رسد
به بيان ديگر شمار اين بخش از جمعيت ايران طی بيست و سه سال آينده از چهار ميليون و پانصد هزار نفر به حدود ۱۲ ميليون نفر افزايش می يابد
آيا نظام بازنشستگی برای رويارويی با اين تحول بزرگ آمادگی دارد؟ آيا جمعيت فعال ايران خواهد توانست نياز صندوق های بازنشستگی را برای پرداخت مستمری بازنشستگان تامين كند؟
روزنامه «سرمايه» چاپ تهران در آخرين شماره خود به نقل از محسن ايزد خواه كارشناس بيمه های اجتماعی می نويسد در سال ۱۳۵۷ خورشيدی به ازای هر بازنشسته دريافت كننده مستمری، ۲۵ نفر حق بيمه پرداخت ميكردند، اما در حال حاضر به ازای هر مستمری بگير تنها شش نفر حق بيمه پرداخت ميكند
بعضی از مسئولان سازمان بازنشستگی كشوری برآورد بدبينانه تری دارند و رابطه بين شاغلان و بازنشستگان را سه به يك ارزيابی می كنند
صندوق های بازنشستگی و خطر تكیه به كمك های دولتی
آنچه در اين ميان مسلم به نظر می رسد، ورشكستگی صندوق های بازنشستگی است و مخاطرات ناشی از تكيه روز افزون اين صندوق ها به كمك های دولتی
افزايش شمار سالمندان و طولانی شدن دوران بازنشستگی، ركود بازار كار و بازنشستگی زودرس در زمره ی عمده ترين عوامل بحران زای نظام بازنشستگی ايران هستند
به رغم اين وضعيت كه مورد تاييد و تاكيد مسئولان ارشد وزارت رفاه و تامين اجتماعی است، اصلاح نظام بازنشستگی ايران نيز، در كنار بسياری ديگر از اصلاحات بنيادی و ناگزير، به فردای دور موكول می شود
طی دو دهه گذشته تقريبا همه كشور های پيشرفته جهان، به رغم مقاومت و گاه مخالفت فعالانه بخشی از افكار عمومی شان، كسورات بازنشستگی را افزايش داده اند، سن بازنشستگی را بالا برده اند و موازين تامين مالی صندوق های بازنشستگی را تغيير داده اند تا بتوانند به نياز های مادی جمعيت كهنسال رو به افزايش خود پاسخ دهند
تحولات جمعیتی
در دنيای در حال توسعه نيز ده ها كشور برای تامين زندگی كهنسالان خود نظام بازنشستگی شان را متحول ساخته اند و حتی برخی از آنها، به ويژه شيلی، سرمشق كشور های پيشرفته قرار گرفته اند
تحولات جمعيتی تازه در آسيا، آمريكای لاتين و حتی بخش هايی از قاره آفريقا، اوجگيری شمار كهنسالان را به يكی از مهم ترين چالش های قرن بيست و يكم بدل كرده است
در اين مناطق نيز با طولانی شدن عمر، نظام بازنشستگی زير فشار شديد قرار گرفته و اصلاح فوری آن به يكی از مهم ترين اولويت های اقتصادی و اجتماعی بدل شده است